بابا جعفربابا جعفر، تا این لحظه: 39 سال و 4 ماه سن داره
مامان راحلهمامان راحله، تا این لحظه: 34 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره
فرنیافرنیا، تا این لحظه: 3 سال و 21 روز سن داره

فاطمه و فرنیا

خاطره_زایمان

1400/2/16 21:59
نویسنده : مامان راحله
67 بازدید
اشتراک گذاری

#خاطره_زایمان

ساعت 2 صبح کیسه آبم پاره شد ولی درد نداشتم، تا کارامو انجام بدم و

حرکت کنیم به سمت بیمارستان ساعت حدود 4 بود، فاطمه رو گذاشتیم

خونه خاله سهیلا و رفتیم

ساعت 4:30 رسیدیم بیمارستان و تا کارای تشکیل پرونده انجام بشه و منو

بستری کنن حدود نیم ساعتی طول کشید ، نوار قلب بچه  رو گرفتن و از رو

نوار قلب گفتن هنوز انقباض نداری تا اون ساعت هنوز دردام شروع نشده

بود، کارای بستری انجام شد و صبحانه برام آوردن و از ساعت حدود 6:30

کم کم  دردام شروع شد که خیلی ضعیف بود و دل دردای کوچولو و قابل

تحمل

ولی خب خیلی ناراحت بودم که چرا بابا جعفر پیشم نیست تو اتاق

زایمان، ساعت 7:30 بود زنگ زدم بهش گفتم بیا بالا من تنهایی حوصلم

نمیکشه اینجا بمونم بیا بگو منو ببرن سزارین، هنوزم دردام زیاد نشده

معلوم نیست چند ساعت طول بکشه، تنها نمیتونم، گفت باشه الان میام

صحبت میکنم

که تا بابا جعفر از پایین بیاد و مثلا باهاشون صحبت کنه

بهش گفته بودن دخترت به دنیا اومد، ساعت 8:55 دقیقه فرنیا به دنیا اومد

وقتی اومد پیشم 3،4 بار تکرار میکرد وای باورم نمیشه

🤣🤣

خودمم باورم نمیشد😉

و خدارو هزاران مرتبه شکر به خاطر زایمان راحت و بی درد و بی دردسر

🙏🙏🙏

پسندها (1)

نظرات (0)